اندیشه
رابطه بهاییت و صهیونیسم 1
"آیین بهایی تأثیر شگرف روحانی و اخلاقی خود را نشان داده است و همه کسانی که با بهاییان تماس نزدیک داشتهاند و شگفت آنکه حتی نفوسی که با آنان مخالف بودهاند کمتر در این نکته تردید کردهاند که بهاییان از نظر نوع دوستی، صداقت و خیرخواهی سرآمد دیگران بودهاند. آیین بهایی در هر جای جهان نفوذ پیدا میکند بهطور محسوسی اثرات اخلاقی و روحانی از خود نشان میدهد... و در آنان پندار و کرداری نیک پدید آورده و در مدتی کوتاه بدانان بینشی جهانی بخشیده تا همه مردمان را صرفنظر از مذهب، نژاد و ملیت دوست بدارند." (1)
آنچه گذشت، از جمله شعارهایی است که بهاییان در سالهای دور و نزدیک می دهند. شعارهایی همچون "وحدت عالم انسانی" بهعنوان عصاره آیین بهایی، برابری و برادری همه نژادها و مذاهب و همچنین ذات و منشا یکسان همه ادیان الهی و... که البته آنها به واسطه این شعار آخر(یعنی برابری همه نژادها و مذاهب و منشا یکسان همه ادیان الهی) میخواهند با ظرافت و لطافت خاصی فرقه ساختگی خود را در میان ادیان آسمانی و الهی جای بدهند. اما متأسفانه با وجود چنین شعارهای بهظاهر زیبا، در مقام عمل آنچه از سرکردگان این فرقه در طول همه این سالها شاهد بودهایم، درست نقطه مقابل این حرف ها بوده است.
حقیقت این است که بهاییان از همان سالهای نخستین تشکیل این فرقه، رابطهای نزدیک با یهودیان بهویژه محافل صهیونیستی داشتهاند. پس از تبعید بابیان از ایران به عراق، به حدی اختلاف میان جانشینی باب بین این دو برادر، یعنی یحی (صبحازل) و حسینعلی نوری (بهاء) ،بالا گرفت که کار به درگیریهای خونینی میان طرفداران این دو کشیده شد. گروهی از آنان (طرفدارن صبح ازل) به جزیره قبرس کوچانده شدند و به ازلیان معروف گشتند و گروهی دیگر (طرفداران حسینعلی نوری) بهسرزمین فلسطین و عکا در فلسطین تبعید شدند که اینان به بهاییان شهرت یافتند. درست است که پیروان صبح ازل از شمار طرفداران بیشتری برخوردار بودند، اما در رشد و گسترش این فرقه نباید از اهمیت و نقش حمایتهای استعمار انگلیس و همچنین جریان صهیونیسم، از آنها غافل شد؛ چه بسا اگر اینان مورد حمایت واقع نمیشدند، همچون ازلیان در موضع ضعف قرار گرفته و بهتدریج نهتنها از شمارشان کاسته میشد، بلکه همانند آنان در گذر زمان تقریبا محو میشدند. اما حسینعلی بهاء و جانشینان او بهویژه پسرش عبدالبهاء با زیرکی به کانونهای استعماری نزدیک شده و با یهودیان اسراییل طرح دوستی ریختند و به این ترتیب، تحت حمایت آنها به تبلیغ و گسترش فرقه ساختگی خود در عکا و حتی در ایران مشغول شدند. عبدالبهاء حتی علاوه بر خدمات گوناگون به یهودیان مهاجر که نیت تشکیل حکومتی اسراییلی را در سر میپروراندند، خدمتگذاری به بریتانیا را به آنجا رساند که با تأمین گندم مورد نیاز ارتش انگلستان، از سوی ایشان به لقب "سر" مفتخر شد و جالب اینکه پیامبرزاده دروغین بیش از آنکه به پیامبرزادگی خود افتخار کند، مفتون و شیفته دریافت لقب "سر" از سوی بریتانیاییها بود. همکاری بهاییان و یهودیان اگرچه در زمان عبدالبهاء و شوقی افندی شکل آشکاری به خود گرفت، بلکه در زمان خود حسینعلی نوری نیز الواحی از سوی او صادر شد که با پیشبینی حکومت اسراییلی در فلسطین آن را به یهودیان بشارت میداد.
________________________________________________________
1- ایران زادگاه آیین بهایی، ص 12