اندیشه
پهلوی حامی بهاییت!!
برای آشنایی بیشتر با خیانتهای رژیم پهلوی، جنایات این رژیم را علیه اسلام و ایران در حمایت از فرقه ضاله بهائیت بیان میکنیم. بر اساس اسناد به جا مانده از دوران رژیم پهلوی، اطلاعات بسیار ارزشمندی از فعالیتهای خیانتآمیز سران این فرقه در دسترس محققان و پژوهشگران قرار گرفته است. (1) ضمن این که خاطرات روشنگرانه عدهای از مطلعان، نظیر مرحوم فضلالله مهتدی معروف به صبحی، خانم مهناز رئوفی، حسن نیکو و دیگران، که سالها از نویسندگان و مبلغان زبده بهائیت بوده و سپس تائب شده و به دامان اسلام برگشتهاند، میتواند خلاهای پژوهشی اسناد را جبران نماید.
نفوذ و فعالیت گسترده بهائیان در سطوح بالای دستگاه اداری کشورمان در زمان سلطنت محمدرضا پهلوی بر کسی پوشیده نیست. (2) ضمن اینکه در عصر پهلوی، پیوندهای مستحکم و آشکاری بین سران این فرقه و رژیم اشغالگر قدس وجود داشت. همزمان با دوران نهضت ملی نفت به بعد، بهویژه سال 1332، فعالیت گسترده و سازماندهیشدهای از طرف بهائیان در کشورمان آغاز شد. متقابلا در همان سالها واعظ شهیر، مرحوم حجت الاسلام فلسفی، در سال 1334 به اشاره و دستور آیت الله العظمی بروجردی سخنرانیهای روشنگر و پرشوری علیه بهائیت انجام داد که بهرغم مخالفت شدید دستهای از مسوولان عالیرتبه رژیم، نظیر اسدالله علم از رادیو پخش شد و درواقع یکی از عکسالعملهای مهم نیروهای مذهبی در مقابل گسترش فعالیت این فرقه ضاله بود. (3)
اسناد موجود، نکات مهمی از برنامههای بلندمدت بهائیان را در این مقطع فاش میسازد. اولین برنامه بلندمدت این فرقه از سال 1332 شروع شد و در 1342 به پایان رسید. با رحلت مرحوم آیتالله بروجردی، همزمان با اجرای سیاستهای مورد نظر آمریکاییها توسط محمدرضا پهلوی در ایران، بهائیان هم فعالیتهای خود را شدت بخشیدند. در قسمتی از گزارشی که در سال 1344 درباره برنامه دهساله این فرقه تهیه و به نظر شاه هم رسانده شده چنین آمده است: «به طوری که فوقاً به عرض رسید، از مفاد نامهها و بخشنامههای صادره محفل مرکزی چنین استنباط میشود که هدف نهایی، ازدیاد وابستگان به فرقه بهائی و تا حداکثر امکان نفوذ در تمام قسمتها و نقاط کشور به خصوص در میان مردم دهات و ایلات و عشایر است.» در دستوراتی که محفل بهائیان صادر کرده بود، راهکارهای رسیدن به اهداف مورد اشاره، ارائه شده بود که از جمله آنها، راهاندازی محافل بهائی در نواحی فاقد محفل، دایر کردن کلاسهای رفع اشکال و نیز گردآوری هرگونه کتب خطی یا مطبوع که دارای مطالبی درباره افکار، عقاید، روحیات و خصوصیات مرسوم و عادات یا هرنوع اطلاعات دیگری راجع به عشایر و ایلات و ارسال آن به مرکز میباشد. (4)
از موضوعات جالب توجه، همزمانی پایان برنامه دهساله اول بهائیان با اوجگیری نهضت اسلامی ملت ایران به رهبری امام خمینی (ره) است. امام و سایر علما و مراجع، معتقد بودند که سران بهائیت در ایران، عمال اسرائیلاند و لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی (مصوبه دولت عَلَم) بیشتر برای هموار ساختن راه نفوذ این فرقه در کشور طراحی شده است. حساسیت موضوع، زمانی روشن میشود که دانسته شود بهائیان، ایران را بعد از اسرائیل دومین سرزمین بهائیان، و آن را مرکز قیام و تسخیر جهان میدانستند. آنها با چاپ نقشه ده ساله خود اهمیت ایران را برای بهائیان نشان دادند. (5) عنوان نقشه دهساله را شوقی افندی از سران این فرقه چنین بیان میدارد: «وقت قیام و خروج و هجوم و جوش و خروش و کفاح و تسخیر مدن و فتح اقطار و غلبه بر جهان و جهانیان است. (6)»
در بهار سال 1342 دوهزار نفر زن و مرد بهائی با مساعدت دولت ایران (یعنی همان کابینه اسدالله علم، که به دستور امریکا، قیام ملت در 15 خرداد همین سال را به خاک و خون کشید) از طریق فرودگاه مهرآباد به لندن رفتند تا در هشتم اردیبهشت در یک اجتماع پانزدههزار نفری برای معارفه گروه نه نفری رهبری این فرقه شرکت جویند. (7) اقدام نادرست و خلاف شرع و عرفی که خروش اعتراضآمیز امام خمینی را به دنبال داشت: «از چیزهایی که سوء نیت دولت حاضر را اثبات میکند، تسهیلاتی است که برای مسافرت دوهزار نفر یا بیشتر از فرق ضاله قائل شده است و به هر یک پانصد دلار ارز دادهاند و قریب 1200 تومان تخفیف در بلیط هواپیما دادهاند، به مقصد آن که این عده در محفلی که در لندن از آنها تشکیل میشود و صد درصد ضد اسلامی است شرکت کنند. در مقابل برای زیارت حجاج بیتالله الحرام چه مشکلاتی که ایجاد نمیکنند و چه اجحافات و خرجتراشیها که نمیشود! (8)»
پنج روز پس از سرکوب قیام خونین پانزده خرداد نیز محفل ملی بهائیان تهران نامه تشویقآمیزی به تیمسار سرتیپ پرویز خسروانی، فرمانده ژاندارمری ناحیه مرکز در زمان کشتار پانزده خرداد، نوشت و طی آن، قیام حقطلبانه ملت مسلمان به رهبری مراجع معظم تقلید و در رأس آنان امام خمینی را «تجاوز اراذل و اوباش و رجاله» و «سوء عمل جهلای معروف به علم»! نامید و ضمن «تقدیر»! از «زحمات و خدمات و سرعت عمل تیمسار» نوشت: «تاریخ امر بهائی آن جناب را در ردیف همان چهرههای درخشان و نگهبان مدنیت عالم انسانی ثبت و ضبط خواهد نمود»! (9)
ادامه دارد.........
___________________________________________________________________________________________________________________________
پینوشتها
(1) رک: آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهائیت
(2) محمدحسن رجبی، زندگینامه سیاسی امامخمینی، ص231
(3) رک علی دوانی، محمد رجبی و محمدحسن رجبی، خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی، ص190 به بعد
(4) آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهائیت در آذربایجان
(5) روحالله حسینیان، سه سال مرجعیت شیعه در ایران (1343ــ1341)، ص 179
(6) رک وظایف 19گانه محفل روحانی ملی ایران در اجرای نقشه دهساله، سند شماره 3
(7) محمدحسن رجبی، زندگینامه سیاسی امامخمینی، صص 277-278
(8) امامخمینی، صحیفه نور، ج 1، ص 44
(9) سیدحمید روحانی، نهضت امامخمینی، ج 1، ص 1516، سند شماره 266